روزی که گذشت از آنروزها بود. زادروز محمدعلی سپانلو و روزمرگ منوچهر آتشی. چند روز پیشتر از «یاد بعضی نفرات»ِ سیمین درباره آتشی میخواندم. سیمین در سوگ او سرودهای دارد که قسمتی از آن را اینجا میگذارم: ... اسب تو آن «سفیدِ» توسن هر شب کنار خانهی من با شیههیی ز بیقراری میایستد به انتظارت سر مینهد به روی دوشم میگوید این سخن به گوشم: «آن مهربان چرا نیامد؟ کو آن عزیز غمگسارت» - «اسب سفیدِ آتشی جان بیهود یال و دم میفشان دیگر که میدهد قصیلت؟ در خاک خفته شهسوارت» ,اسب سفید وحشی آتشی,شعر اسب سفید منوچهر آتشی ...ادامه مطلب
یوکابدی در من هر روز میسپارد موسییش را به خدا! . مینا/93 . ترجمهی آیه: او را به دریا بیانداز و مترس و غمگین مباش، که ما او را به تو باز میگردانیم... (قصص/7) ,فالقيه في اليم ...ادامه مطلب
. همین است روز ِ بلند ِ جهنم همین بیتوییها پس از هم! . مینا / 93,فی بعدها عذاب ...ادامه مطلب