. «فرزند عزیز مکرمم را زحمتافزا میشود که مرادخانبیک در حقیقت نوکر قدیمی ماست و بسیار کارآمد است و از قوهی او هر چیزی برمیآید و لیکن چون ما جایی نداریم که او را در کار داشته باشیم و چشم هم نداریم که بجایی دیگر برود و اما چون در حقیقت چشم به,مادرانه ...ادامه مطلب
... صالح توی یکی از پستهاش پرسیده: اگر زندگی موسیقی متن داشت در این لحظه از زندگیتون چه موسیقی پخش میشد؟ . برای من همین آن، همین لحظه: تمِ «عاشقانه ای برای نانا» اثر باشکوه «انیو موریکونه» برای فیلم «سینما پارادیزو»,موسیقی متن,موسیقی متن فیلم ایرانی,موسیقی متن لانتوری,موسیقی متن فیلم اژدها وارد میشود,موسیقی متن فیلم طوقی,موسیقی متن فیلم آسپرین,موسیقی متن ایستاده در غبار,موسیقی متن سریال آسپرین,موسیقی متن فیلم مادر,موسیقی متن سریال شهرزاد ...ادامه مطلب
... چهارپارهای برای دومین سالروز رفتن مادرم از خانه . تا که جوراب و کفش پا میکرد میدویدیم، مضطرب، پُرسان که کجا؟... زیر لب چنین میگفت: خسته از دستتان شدم، ای امان! . از غم ِ رفتن و نیامدنش مجتبی ناله بود و حالش بد گریه میکرد که: غلط کردم! اشک میریخت که: نرو... باشد؟ . چادرش را به قهر سر میکرد اخم کرده به سمتِ در میرفت از درِ خانه تا ته کوچه بینگاهی به پشتِ سر میرفت . میدوید و نرو نرو میگفت مجتبی نادم از خطاکاری من که تنها نگاه میکردم منتظر تا که: مثلِ هر باری- رفته بهر خرید سبزی و نان از سر کوچه باز هم مادر تا به روی خودش نیاوَرَد او زود با خنده می, ...ادامه مطلب