نشانده روبه روی تو، تمامِ اشتیاق را
بخوان ز چشم حسرتم دوباره اتفاق را
هزارباره میزنم به راهِ دیده آبها
که یک گذر کنی مگر نگاهِ استراق را
به بازیام گرفته آن قمارباز ِ سرنوشت
ببازْ مُشتِ بازتر، تمام جفت و تاق را
چه غارتی!... که میبرد تمام خوانِ جان من
به ترکتازیات بگو که زین کند بُراق را
شکوه موی و خوی تو، سیاهتر، سپیدتر
قشنگتر ازین دگر چه دیدهای نفاق را!
چه سختتر تحمّلی، دگر ندیدن تو را
چه تلختر که بعدِ هر مُواصلت فراق را
مینا/96
برچسب : نویسنده : ishekoofaeee بازدید : 28