گاهی باید به آنهایی که ازشان قطع امید کردهایم دوباره نگاهی بیندازیم شاید بشود دوباره در آغوششان کشید!
.
کتابها در خانهی ما، بعضی ترفیع میگیرند و برصدر مینشینند! بعضی تغییر رتبه و جایگاه میدهند یا بازنشسته یا تصفیه میشوند!
دیروز رفتم سراغ آنهایی که داخل کمد، منتظرخدمتند! یعنی یا در انتظار کتابفروشی تبادل کتابند، یا قرار است بروند به کتابخانهی این و آن. همانجا نشستم روی زمین و از بینشان دوباره چشمم خورد به کتابهایی و انگار که اولین بار است میبینمشان، بازشان کردم و شروع کردم به خواندن. این کار هر بارم است! دوباره در بعضی، چیزهایی دیدم که باعث شد برشانگردانم به آغوش کتابخانهام!
.
به این هایکو کتاب میگویند! هرچه که هست با کتابهایم گاهی سرگرمش میشوم:
شبنشینی در جهنم
به کسی مربوط نیست
لطفا حرکت کنید!
برچسب : نویسنده : ishekoofaeee بازدید : 28