هوای خوش شکوفایی

متن مرتبط با «حال ساده در زبان» در سایت هوای خوش شکوفایی نوشته شده است

درسی برای منتقد ادبی!

  • . والّا ظاهراً دنبال‌کنندهٔ یک منتقد ادبی هم پیش از هرچیز، باید عذر بخواهد. بابت سلام کردن به منتقد ادبی باید از همه عذر بخواهد. بابت لایک کردن بعضی مطالب منتقد ادبی از بام تا شام عذر بخواهد. بابت خندیدن یا نخندیدن به پست منقد ادبی از صغیر و کبیر عذر بخواهد. از اناث و ذکور عذر بخواهد! از ثباتِ مقدمِ خود عذرخواهی می‌کنیپای عصیان هر که را لغزید از اهل زمین! این مطلب سایه اقتصادی‌نیا با عنوان «درسی برای منتقد ادبی» را در صفحهٔ فیسبوکش بخوانید. , ...ادامه مطلب

  • سفارش مادرانه

  • . «فرزند عزیز مکرمم را زحمت‌افزا می‌شود که مراد‌خان‌بیک در حقیقت نوکر قدیمی ماست و بسیار کارآمد است و از قوه‌ی او هر چیزی برمیآید و لیکن چون ما جایی نداریم که او را در کار داشته باشیم و چشم هم نداریم که بجایی دیگر برود و اما چون در حقیقت چشم به,مادرانه ...ادامه مطلب

  • فرهنگستان زبان فارسی

  • «فرهیختگانی که روزی شهرداری و آتش‌نشانی را در برابر بلدیه و اطفائیه ساختند اگر در برابر عادتهای زبانی مقاومت نمی‌کردند زبان فارسی هرگز مانند امروز نمی‌بالید و هنوز برای بسیاری از معادلهای جا‌افتاده‌ی فارسی، حتی «گردش خون»، «کالبد‌شکافی» و «درمانگاه» باید کلمات قدیم یا اروپایی‌شان را به کار می‌بردیم» . از یادداشت آقای هومن عباس‌پور، مدرس ویراستاری و نویسنده‌ی کانال انجمن صنفی ویراستاران درباره‌ی فرهنگستان زبان فارسی متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۷/۱۶ساعت   توسط مینا  |  ,فرهنگستان ...ادامه مطلب

  • در عشق تو...

  • . «این برگ کاغذ سپید که در هر شب‌زنده‌داری سپید مانده، نشانه‌ی بزرگِ تنهایی‌ای نیست که همواره آغاز می‌شود؟» - گاستون باشلار؛ شعله‌ی شمع . از توییتر محسن آزرم عزیز ::در عشق تو انبهست تنهایی مندر وصف تو عجز است توانایی منسوانح العشّاق + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۶/۱۹ساعت   توسط مینا  |  , ...ادامه مطلب

  • در عشق تو...

  • . «این برگ کاغذ سپید که در هر شب‌زنده‌داری سپید مانده، نشانه‌ی بزرگِ تنهایی‌ای نیست که همواره آغاز می‌شود؟» - گاستون باشلار؛ شعله‌ی شمع . از توییتر محسن آزرم عزیز ::در عشق تو انبهست تنهایی مندر وصف تو عجز است توانایی منسوانح العشّاق + نوشته شده در  ۱۳۹۶/۰۶/۱۹ساعت &nbsp توسط مینا  |  , ...ادامه مطلب

  • گستاخِ درگاه

  • «آنچه هملت می‌داند و می‌خواهد بداند او را از دنیای خود دور می‌کند. او نمی‌تواند با محیط خود سازگار شود. پس نقش آدمی خُل و دیوانه را پیشه می‌کند. در این جهانِ دروغین، دیوانگی؛ ماسکی است که به وی امکان می‌دهد به هر آنچه می‌اندیشد بیندیشد و از ریاکاری بپرهیزد و به کسی که محترم نمی‌شمارد، احترام نگذارد. در سایه‌ی طنز است که می‌تواند صداقت خود را حفظ کند»نمایشنامه‌ی هملت شاهزاده دانمارک. ترجمه‌ی به‌آ,گستاخِ,درگاه ...ادامه مطلب

  • اهواز در آتش!

  • . من از هوای جنوب یک هفته هوای فروردین دزفول را یادم است، آن هم تعطیلات نوروز سال 58 در پایگاه وحدتی، و بیست سال بعدش، تابستان سال 79 نیز به اندازه‌ پنج دقیقه - که از ماشین ایذه پیاده بشوم بروم داخل سالن فرودگاه - هوای اهواز را! این تجربه‌ی گرمای چهار پنج دقیقه‌ای تنها خاطره من از اهواز است که... ف, ...ادامه مطلب

  • شاملو جانا! سخن از زبان ما می‌گویی

  • درین پست بیشتر سخنان آخر شاملو مد نظر من است. چون برخورد من با هیچ چیز برخورد با چیزی مقدس نیست. هرچیزی را تقدیس ببخشی نمیتوانی نقدش کنی: . «من زبان فارسی را عاشقانه دوست می‌دارم و برخوردم با آن، برخورد با چیزی مقدس است. شاید به همین دلیل است که این اواخر کمتر می‌نویسم، زیرا معتقدم که در این معبد ق, ...ادامه مطلب

  • کلاهبرداری زبانی به قصد سودجویی؟

  •   آیا مشتری بیشتر از توت‌فرنگی و خیار و تخم‌مرغ، استرابری می‌خواهد و کیوکمبر و اگز؟! یا برای شیک ِپیچ بیشتر پول می‌دهد تا یخ‌نوش هلویی؟ :: یعنی به نظرتون این آب میوه‌ای که از پرتقال و نارنگی و لیموشیرین و نارنج و گریپ فروت توی خونه درست میکنم چی بذارم اسمشو؟ کمپلکس‌جویس خوبه؟! وقتی سبک زندگی می‌شود لایف استایل , ...ادامه مطلب

  • صداهایی در خانه نمیشوند؟

  •   کسی را مدتیست دورادور در اینستاگرام میشناسی و او تو را نمیشناسد. و چندباری اتفاقی اینور و آنور دیدی‌اش، حالا امروز عصر فهمیده‌ای در خانه‌ی پدری تو ساکن است! در خانه‌ای که تو چهل و چند سال در آن نفس کشیده‌ای دارد نفس میکشد. دلم میخواهد بروم و ازو سوالاتی بکنم. اینکه: هنوز هم یاکریم‌ها میآیند و روی حباب چراغ حیاط لانه می‌کنند؟ هنوز آن میخ طویله و طناب بریده با هزار گره به دیوار حیاط است؟ هنوز هم گربه‌ها در پشت‌بام آشپزخانه بچه میزایند؟ زنگ درِ خانه که با هر فشار آهنگش عوض می‌شد هنوز رو به راه است؟ هیچ از آن پنجره‌ی پاگرد سرک می‌کشند؟ هنوز ظهرها آفتاب تا ته اتاق رو به بهارخواب سینه‌خیز می‌رود؟... اصلا ... اینکه صداهایی در خانه نمی‌شوند؟! صدای خنده و هیجان دخترکی که از پله‌ها مثل فشنگ پایین می‌دود و میرود در آشپزخانه و قایم میشود؟, ...ادامه مطلب

  • حال ساده

  • . آن حال ساده‌ام کی ناپدید شد؟ از نقل‌ها گذشت فعلی بعید شد دیروزِ مستمر، امروز ِ ضدِ حال مستقبلی شد و حالم شهید شد! مینا/92   ای حالِ نامعلوم... آروم باش... آروم... ,حال ساده,حال ساده در زبان,حال ساده در فارسی,حال ساده فارسی,حال ساده مجهول,حال ساده چیست,حال ساده فارسي,حال ساده زبان,حال ساده در ترکی استانبولی,حال ساده در فارسي ...ادامه مطلب

  • نکته‌ی حکیمانه‌ در کلام امام حسین

  • ... امام در روز عاشورا وقتی که دشمنان به حرم و خانواده‌ی ایشان حمله کردند، این جمله را گفتند: «إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِين؛ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُم: اگر دین ندارید؛ آزاده باشید» روضه‌خوان‌ها معمولا این جمله را این چنین ترجمه می‌کنند: اگر دین ندارید «لااقل» آزاده باشید. ولی در کلام امام حسین «لااقل» نیامده است و این کلمه را آوردن، لطف و حسن و عمق این جمله را کاملاً می‌گیرد. در واقع در کلام امام، یک معادله‌ی بسیار مهمی برقرار شده است؛ گویا آزاده بودن، عدل دینی بودن است. اگر کسی «آزاده» بود درست شبیه این است که کسی دیندار است. یک «دیندار, ...ادامه مطلب

  • آه چادرِ نمازْ بی مادر!

  • ... چهارپاره‌ای برای دومین سالروز رفتن مادرم از خانه . تا که جوراب و کفش پا می‌کرد می‌دویدیم، مضطرب، پُرسان که کجا؟... زیر لب چنین می‌گفت: خسته از دستتان شدم، ای امان! . از غم ِ رفتن و نیامدنش مجتبی ناله بود و حالش بد گریه می‌کرد که: غلط کردم! اشک می‌ریخت که: نرو... باشد؟ . چادرش را به قهر سر می‌کرد اخم کرده به سمتِ در میرفت از درِ خانه تا ته کوچه بی‌نگاهی به پشتِ سر میرفت . می‌دوید و نرو نرو می‌گفت مجتبی نادم از خطاکاری من که تنها نگاه می‌کردم منتظر تا که: مثلِ هر باری- رفته بهر خرید سبزی و نان از سر کوچه باز هم مادر تا به روی خودش نیاوَرَد او زود با خنده می, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها